ساخت سریال برای نشان دادن جنایتهای رژیم صهیونیستی
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۸۲۰۶۶
وقتی به سابقه شهدای هستهای که توسط رژیم صهیونیستی در کشور ترور شدند، نگاهی میاندازیم، متوجه میشویم زندگی هر کدام آنقدر نقاط روشن و دراماتیک برای پرداخت دارد که قابلشمارش نیست.
به گزارش مشرق، عکسی را در صفحه چند میلیونیشان گذاشتهاند و با زبان عبری نوشتهاند که ما مردم اسرائیل، با فلسطینیها مشکلی نداریم و کنار هم زندگی میکنیم! اما کامنتهایی که برای این عکس گذاشته شد، آنقدر جالب است که نشان میدهد دیگر همه دنیا نسبتبه مساله فلسطین آگاهند و گول بازیهای رسانهای این رژیم کودککش را نخواهند خورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لیست ترور
بعد از شهادت مصطفی احمدیروشن بود که سخنگوی ارتش رژیمصهیونیستی در گفتوگویی با نشریه ایندیپندنت اعلام کرد: «ما بهخاطر این قتل اشکی نمیریزیم!» در این بخش به سراغ دانشمندان هستهای رفتیم که توسط رژیمصهیونیستی به شهادت رسیدند و بعد از شهادتشان، بهطور رسمی از طرف این رژیم غاصب اعلام شد که این ترورها کار آنها بوده است.
مصطفی احمدیروشن / تاریخ شهادت: ۲۱ دیماه ۱۳۹۰
مصطفی احمدیروشن معاون بازرگانی سایت هستهای نطنز بود. صبح روز ۲۱ دیماه وقتی از خانه خارج شد، موتورسیکلتی با چسباندن بمبی روی ماشینش، او را ترور کرد. رونن برگمن، نویسنده اسرائیلی در کتاب «برخیز و بیدرنگ او را بکش» ترور شهید مصطفی احمدیروشن توسط موساد را تایید کرد و به گفته او این ترورها بهقصد ایجاد رعب و وحشت در میان دانشمندان هستهای ایران انجام شده بودند.
مجید شهریاری / تاریخ شهادت: ۸ آذرماه ۱۳۸۹
مجید شهریاری استاد فیزیک دانشگاه شهیدبهشتی و دانشمند هستهای بود که فعالیتهای زیادی هم در این زمینه انجام داده بود. او صبح روز ۸ آذرماه سال ۱۳۹۰ هنگامی که همراه راننده و همسرش با ماشین بهسمت محل کار میرفتند، مورد سوءقصد قرار گرفت. پس از طی ۶۰۰متر، در بزرگراه ارتش یک موتورسیکلت به ماشین او نزدیک شده و بمبی را به در سرنشین خودرو متصل میکند و سرعت میگیرد و دور میشود که در همین حین فریاد همسر و راننده وی را از بمب مطلع میکند. راننده و همسر او از ماشین پیاده میشوند و همسر او بهسرعت بهسمت در سرنشین خودرو میرود تا وی را از خودرو خارج کند، اما او بهخاطر گیر کردن کمربند ایمنی نمیتواند در زمان کوتاه از ماشین خارج شود و بمب روی در خودرو و در صورت همسر او منفجر میشود، همسر او مجروح و شهریاری به شهادت میرسد.
مسعود علیمحمدی / تاریخ شهادت: ۲۲ دیماه ۱۳۸۸
علیمحمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران بود. او با سازمان انرژی اتمی هم ارتباط داشت و صبح روز ۲۲ دیماه سال ۱۳۸۸ وقتی از خانهاش بیرون آمد، بمبی که به درخت روبهروی خانه بسته شده بود منفجر شد و به شهادت رسید.
داریوش رضایینژاد / تاریخ شهادت: ۱ مردادماه ۱۳۹۰
رضایینژاد دانشجوی دکتری مهندسی برق دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسی بود. او روز ترور مقابل منزلش مورد هدف قرار گرفت و با شلیک چند گلوله به گردن و دستش به شهادت رسید. همسر او شهره پیرانی میگوید هیچوقت آن صحنه از ذهنش پاک نشده و همواره به یاد روزی است که همسرش را از دست داده است.
فریدون عباسی / تاریخ ترور ناموفق: ۸ آذرماه ۱۳۸۹
فریدون عباسی، بعد از دوران جنگ دکتری فیزیک هستهای را از دانشگاه شهیدبهشتی دریافت کرد. عباسی صبح همان روزی که شهید شهریاری ترور شد، هدف سوءقصد قرار گرفت. این ترور در میدان دانشجوی تهران و در نزدیکی دانشگاه شهیدبهشتی رخ داد که به مجروحیت او انجامید. به گفته خود عباسی، درحالیکه مشغول رانندگی بوده، متوجه نصب بمب توسط یک موتورسوار روی در ماشین شد و بلافاصله از خودروی درحال حرکت بیرون پرید، که درپی آن، از این ترور جان سالم بهدر برد.
محسن فخریزاده / تاریخ شهادت: ۷ آذرماه ۱۳۹۹
معاون وزیر دفاع بود و ریاست سازمان پژوهشهای نوین دفاعی را برعهده داشت. درحال کار روی واکسن کرونا هم بود و زمان زیادی را برای این موضوع گذاشت و درنهایت ۷ آذرماه سال گذشته در شهر آبسرد شهرستان دماوند ترور شد. درجریان این ترور در میدان خلیجفارس شهر آبسرد، ابتدا یک خودروی نیسان کنار خودروی شهید فخریزاده منفجر شده و بعد از آن شخصی [یا اشخاصی] دیگر از داخل یک خودرو در سمت دیگر خیابان خودروی حامل این شهید را به رگبار بستند.
دو روز بعد از این ترور، روزنامه نیویورکتایمز، گزارشی را از قول سه فرمانده آمریکایی منتشر کرد که عنوان کرده بودند: «اسرائیل پشت این حمله است.»
موقعیتهایی که از دست میدهیم
زمانیکه حاتمیکیا بادیگارد را ساخت، خیلیها میگفتند دیگر رسالت برای ساخت فیلم سینمایی با موضوع شهدای هستهای به پایان رسیده و دیگر لازم نیست ما سریال یا فیلمی بسازیم. اما وقتی به سابقه شهدای هستهای که توسط رژیم صهیونیستی در کشور ترور شدند، نگاهی میاندازیم، متوجه میشویم زندگی هر کدام آنقدر نقاط روشن و دراماتیک برای پرداخت دارد که قابلشمارش نیست.
علی احمدی فراهانی، کارشناس حوزه رسانه که سالها است روی مسائل رسانهای رژیم صهیونیستی تحقیق کرده، درمورد کارهای رسانهای و پروپاگاندایی که این رژیم برای فعالیتهایش درنظر میگیرد، میگوید: «آنها قبل از انجام دادن هر کاری، ابتدا به این فکر میکنند که چطور آن را برای جهان توجیه کنند. بعد از شهادت شهید احمدی روشن بود که یک روزنامه اسرائیلی به این موضوع پرداخت که چرا باید ما به یک کشور دیگر برویم و یک آدم را ترور کنیم. آنقدر آن روزنامه و مدیرمسئولش تحتفشار قرار گرفتند که سریع حرفشان را عوض کردند و در سرمقاله فردای آن روز به این موضوع پرداختند که اگر این آدم را در ایران نمیکشتیم، فردا اسرائیل و همه مردمش درخطر قرار میگرفتند؛ یعنی خیلی راحت کارهایشان را توجیه میکنند.»
او در ادامه، ساخت فیلم و سریال برای شهدای هستهای را مهم میداند و میگوید: «ما موقعیتهای زیادی برای ساخت سریال با موضوع هستهای داریم. از فیلمهای سینمایی چیزی نمیگویم، چون ساخت آنها متفاوت است، اما درمورد سریال باید بگویم مردم ما داشتن قهرمان را دوست دارند و همیشه برایشان این مهم بوده است که قهرمانهایشان را بشناسند. درست است که ما بارها اسم این شهدا را شنیدهایم و خیلی هم درموردشان صحبت کردهایم، اما ساخت فیلم و سریال متفاوت است. ما فقط یک بعد زندگی این شهدا را میدانیم و حتی این بعد دانشمند هستهای بودن هم خیلی مشخص نیست، درحالیکه اهداف مدنظر این شهدا، آنقدر بزرگ بوده است که حاضر بودند برای وطن جانشان را بدهند. گفتن از این اهداف با زبانی که شعاری نباشد، خیلی میتواند به شناخت مردم و مهمتر از همه آشنا شدن آنها با جنایتهای این رژیم کمک کند.»
ساخت سریال برای نشان دادن جنایتهای رژیم صهیونیستی
سریال «صبح آخرین روز» اولین سریالی است که درمورد یک شهید هستهای ساخته میشود و باوجود گذشت چندسال از شهادتشان، این موضوع نشان از کمکاری در این حوزه است که چرا تا بهحال سریالی درمورد زندگی این شهدا ساخته نشده و درنهایت سریالی توسط معاونت استانها ساخته شده است. حسین تبریزی، کارگردان سریال شهید مجید شهریاری معتقد است باید از شهدای هستهای آنقدر گفت و فیلم ساخت تا همه دنیا بدانند که اسرائیل چه جنایتهایی انجام داده است.
تبریزی درمورد انتخاب شهید شهریاری برای ساخت سریال میگوید: «بعد از پیشنهادی که به من برای ساخت این سریال شد، نگاهم به فیلمنامه بود که بالاخره با یک بیوگرافی متفاوت روبهرو بودم. همین تفاوت باعث شد برای ساخت این سریال ترغیب شوم. من تا قبل از اینکه بخواهم سریالی درباره شهید شهریاری بسازم، شاید فکر میکردم او یک سیاستمدار بوده و اهدافی هم داشته است، ولی وقتی وارد زندگی این افراد میشوید، وجوه علمی و معصومیت و مظلومیت آن برایتان پررنگ میشود و این سوال ایجاد میشود که چنین شخصیتی چرا باید ترور شود. این شهید، شخصیتی است که در مدارج علمی بالا میرود و به نقطهای میرسد که نشان میدهد تنها فردی است که مسائل سخت اتمی را حل میکند و کسی که به این درجه میرسد، قطعا از ویژگیها و توانمندیهای خاصی برخوردار است.»
تبریزی در پاسخ به سوالی درمورد اینکه رژیم صهیونیستی خیلی راحت از موضوع ترور دانشمندان هستهای صحبت میکند و این مساله را میپذیرد، میگوید: «این موضوع درست است و اسرائیلیها بارها گفتهاند که اینها دانشمند نبودند و هر اتهامی که خواستند، میزنند، اما هدف ما از ساخت این سریال این بود که نشان دهیم و بگوییم این شهیدانی که ترور شدند، از درجات بالای علمی برخوردار بودند. میخواستیم نشان دهیم که یک دانشمند از کجا به کجا رسیده است و آنها چطور میخواهند جلوی فعالیتهای علمی ما گرفته شود.»
این کارگردان در پاسخ به سوال دیگری درمورد وجوه پررنگ زندگی شهید شهریاری که باید برای مخاطب گفته شود، میگوید: «من در روند تحقیقهایی که برای این سریال انجام شد قرار داشتم و در همین روند از ایشان شناخت بسیاری پیدا کردم . شهید شهریاری زندگی پرفراز و نشیبی داشتند، فارغ از سیاست بودند و بیشتر به مسائل علمی علاقه داشتند و حتی بهنوعی در زندگیشان مسائل علمی بروز زیادی داشت. این وجه شخصیتی ایشان که علاقه به علم و پیشرفت کشور بود، برای من خیلی مهم و جذاب بود. همین نشان میدهد اگر ما این وجهها را پررنگ کنیم، میتوانیم برای مردم خیلی از مسائل را روشن کنیم و مهمتر از همه اینکه نشان دهیم رژیم صهیونیستی چه جنایتهایی انجام داده است.»
تبریزی تاثیر ساخت زندگی دانشمندان هستهای ازطریق فیلم و سریال را مهم میداند و میگوید: «طبیعتا زبان نمایش و تصویر همیشه این ویژگی را داشته و مردم دوست دارند قصه بشنوند، قصه ببینند و باور کنند. چهبسا برخی قصهها واقعی است؛ مثل زندگی شهید شهریاری که پرفراز و نشیب بوده است و ما این قصه پرفراز و نشیب را از یک سال قبل از تولد شهید شهریاری در سال ۴۵ تا زمان شهادتش به تصویر میکشیم. ابزاری مثل فیلم و سریال به ما این امکان را میدهد که ابعاد دیگری از وجوه شخصیتی را نمایش دهیم. شاید در قالب مستند بتوانیم برخی اتفاقات را روایت کنیم، ولی در سریال به یک شخصیت جان میدهیم و ملموستر میشود. در پایان باید بگویم که ترور امثال شهید شهریاری و شهید فخریزاده شاید باعث توقف موقتی شود، اما ما دانشمندانی داریم که همین الان درحال تدریس در دانشگاهها هستند و راه را ادامه میدهند.»
چرا باید زندگی شهدای هستهای را بسازیم؟
برای گفتن از قهرمانان ملی و اینکه آنها را به مردم معرفی کنیم، بهترین راه، ساخت سریال و فیلم سینمایی است. درست است که گفتن از قهرمانان ملی فقط منحصر به ساخت فیلم و سریال نیست و با نوشتن کتاب هم ممکن است این اتفاق بیفتد، اما مطمئنا تاثیری که سریال و فیلم دارد و میتواند مردم را همراه کند، رسانهای مثل کتاب ندارد. در صفحه امروز بهسراغ سریال «صبح آخرین روز» رفتیم؛ سریالی که چند شب است از شبکه۲ سیما درحال پخش است و با موضوع داستان زندگی شهید مجید شهریاری در ۳۰قسمت ۵۰ دقیقهای در صداوسیمای مرکز زنجان به سفارش مرکز سیمای استانها تولید شده. داستان از صبح روز ترور شهید مجید شهریاری آغاز میشود و به گذشته برمیگردد و ۴۶سال زندگی او را روایت میکند.
مصطفی علمیفرد، تهیهکننده این سریال معتقد است اگر همراهی همسر و مادر شهید شهریاری نبود، این سریال ساخته نمیشد. از چرایی ساخت این سریال و انتخاب شهید شهریاری میپرسم و میگوید: «این کار در معاونت استانهای سازمان ساخته شده است. یکی از رسالتهای معاونت استانها، پرداختن به موضوعات ملی مرتبط با آن استان است. شهید شهریاری هم چون اصالتا زنجانی هستند، برای همین معاونت استانی در زنجان این تصمیم را گرفت که این انگیزه را برای ساخت این اثر فراهم کند. فارغ از این بحثها، شهید شهریاری در زمره شهدای هستهای هستند و همه اینها باعث شد تا موردتوجه ما قرار بگیرند که بتوانیم یک اثر فاخر را تولید کنیم.»
شرایط امروز نتیجهاش ساخت این سریال شد
علمیفرد یک موضوع مهم را در ساخت این سریالها، شرایط جامعه میداند و میگوید: «الان در جامعه ما مسائلی وجود دارد که گفتن از دانشمندان هستهای یک کار مهم و واجب است. کمبود چنین سریالهایی بسیار در تلویزیون احساس میشد، چون واجب است باتوجه به اتفاقهایی که این روزها در فلسطین میافتد، ما از جنایتهای این رژیم بیشتر بگوییم تا مردم بدانند.»
۳ سال تحقیق برای ساخت سریال
این تهیهکننده درمورد کیفیت این مدل سریالها که باید از استانداردهای لازم برخوردار باشند، گفت: «بهنظرم کیفیت یک اثر تلویزیونی با محتوای کار یک رابطه مستقیم دارد. شما وقتی کاری با موضوع مهمی مثل این شهید در دست اقدام دارید، قاعدتا با یکسری کارهای ملودرام معمولی که زایده تخیل هستند متفاوت است. درمورد این کار، گروه نویسندگان ما سه سال روی فیلمنامه تحقیق انجام میدادند و از همان موقع جدیت ما در تولید و ریزبینی برای اجرای کار برایمان روشن میکرد که با موضوعی طرف هستیم که فارغ از هر چیزی که وجود دارد، در حد توانمان بالاترین کیفیت را داشته باشد. قاعدتا این تولید هرچه باشد، روی شخصیت شهید شهریاری اثری نمیگذارد، چون جایگاه علمیشان آنقدر مشخص است که نیازی به تعاریف ما ندارد. اما تیم تولید این سریال برایشان مهم بود که فارغ از اینکه کار در چه رسانهای تولید میشود، باکیفیت باشد و امیدوارم این سریال بهلحاظ کیفی مطلوب و متوسط روبهبالا باشد.»
اگر به بیوگرافی اکتفا شود، کار قابلقبول نیست
علمیفرد یک موضوع مهم برای کیفیتبخشی در این مدل سریالها را انجام تحقیقهای درست قبل از کلید زدن کار میداند و میگوید: «در ساخت این سریالها که بیوگرافی مدنظر قرار میگیرد، کار بسیار سخت است. کسی از دور که نگاه میکند، میگوید خب کاری ندارد، قرار است یک زندگینامه ساخته شود و زندگی این شهید روایت شود، این شهید هم مثل شهدای دیگر یک زندگی روتین و یکسری فعالیتها را باتوجه به شغلش داشته و درنهایت هم باتوجه به اینکه ترور شدند، این ترور نقطهعطف ماجرا میشود. زمانی که کار را شروع کردیم، تحقیقهای زیادی انجام شده بود و چند مستند ساخته و چند کتاب هم نوشته شده بود، اما مهمتر از همه اینها مصاحبهها و گفتوگوهایی بود که درمورد این شهید داشتیم؛ او در زندگی شخصیاش ملاحظاتی داشته که لازم نبوده در آن زمان مردم بدانند، اما بعد از مصاحبه و گزارشهایی که گرفتیم، به نتایج جالبی رسیدیم.»
مساله مهم بودجه
این تهیهکننده موضوع بودجه برای این سریالها را مهم میداند و میگوید: «مطمئنا باید برای موضوعات مهمی که برای کشورمان حیاتی هستند، بودجه مناسب درنظر گرفته شود. بودجهای که در معاونت استانها برای سریالها اختصاص داده میشود، بعضا نصف بودجه سریالهای معاونت سیما هم نیست. ما هم در این پروژه مستثنی نبودیم. اگر بودجه ما هم با سریالهای معمول تلویزیون برابری میکرد، در انتخاب یکسری از عوامل پروژه و کاراکترها دستمان بازتر بود. البته انتخاب بازیگرانی هم که الان صورت گرفته، درست و بجا بود، ولی بودجه برای ساخت این مدل سریالها بسیار مهم است.»
منبع: روزنامه فرهیختگانمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا انفجار افغانستان فلسطین مجید شهریاری سایت هسته ای نطنز روزنامه نیویورک تایمز محسن فخری زاده فریدون عباسی سازمان انرژی اتمی نشریه ایندیپندنت معاونت سیما شهید شهریاری دانشگاه تهران رژیم صهیونیستی فریدون عباسی مسعود علی محمدی روزنامه نیویورک تایمز دانشمند هسته ای شهید فخری زاده حسین تبریزی شهید مجید شهریاری مصطفی احمدی روشن محسن فخری زاده ارتش رژیم صهیونیستی اسراییل فلسطین شهید مجید شهریاری دانشمندان هسته ای مصطفی احمدی روشن داند و می گوید معاونت استان ها رژیم صهیونیستی انجام داده ساخت این سریال برای ساخت شهدای هسته ای شهید شهریاری فیلم و سریال تاریخ شهادت زندگی شهید ساخت سریال ساخت فیلم قرار گرفت فعالیت ها ترور شدند رسانه ای سریال ها جنایت ها همسر او ترور شد صبح روز آن قدر دی ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۸۲۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد
این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عباس شمسعلی طی یادداشتی با عنوان «طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد» در ستون یادداشت روز کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
این قیام دانشجویان علاوهبر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاههای مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمدهاند.
این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کمسابقه در ماههای گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدن بیش از پیش جنایات جنونآمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند.
طوفانالاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بیاطلاع نگاه داشتهشده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطهای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایتها و کمکهای سیاسی، مالی، تسلیحاتی و...
از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایتها را علیه یک ملت مظلوم و ستمدیده روا داشته بود.
اینبار، اما انواع و اقسام دستگاههای تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر میشود قتل عام و نسلکشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بیگناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر میشود کشف صدها پیکر دستبسته از گورهای دستهجمعی داخل محوطه بیمارستانها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیدهاند را کتمان کرد؟
اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بیگناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدانهای بیدار در اقصی نقاط عالم نمیتوانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاهها و دانشگاههای دنیا میتوان دید.
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
وجدانهای بیدار در دنیا میپرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نهتنها در برابر انواع و اقسام جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه و زنان و کودکان غزه سکوت کردهاند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکردهاند؟
این چهره واقعی و بیپرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بینالمللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و... است که سالها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسلکشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کردهاند. نهادهایی که گاه کوچکترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضعگیریها و دخالتها مورد توجه قرار میدهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم میبندند؛ و چه خوشباور بودند عدهای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انساندوستی و دفاع از حقوق بشر غربیها و سازمانهای بینالمللی را خورده بودند! حال این خوشباوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بینالمللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمیدادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچکشان نگرانی و حساسیتی ندارند؟
این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.
از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغهای سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.
بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایتها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوشباور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتکزدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکاییها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟
اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان بهویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی تا برخی رسانههای غربگرای داخلی، از هنرپیشههای هالیوودی تا برخی سلبریتیهای وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاهنمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضعگیری میکرد و نه از سلبریتیهای داخلی و نه از رسانههای وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمیرسد.
گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته میشود، انبوه رسانههای داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم میکنند.
حال باید دید این رسانهها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟
کاش دلباختگان سادهاندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدانهای بیدار در دنیا به میدان آمدهاند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانهای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب میکوبیدند؟
این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحلهای از بیداری و آگاهی رسیدهاند که دیگر بهسختی میتوان آنها را فریب داد. این آغاز ضربهای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.
منبع: کیهان